در سایت میراث فرهنگی "CHN" مطلبی خواندم با عنوان : «وزارت فرهنگ فرانسه باید مانع قاچاق و خرید و فروش اشیای عتیقه ی جیرفت شود» !!! و در دنبال آن آمده بود :
«پانزده انجمن و تشکل حامی میراث فرهنگی کشورمان در نامه ای سرگشاده به وزیر فرهنگ فرانسه تقاضا کرده اند که در باز پس گیری اموال تاریخی و جلوگیری از قاچاق میراث فرهنگی جیرفت با مسئولان ایران همکاری کنند».
ادامه مطلب ...یادداشت برای پدرام و دوستان اش [1]
پس از نصب مقدمه کتاب «عرب ستیزی» کسانی با کمی اوقات تلخی خواهان گفت وگوی جدی تری درباره روشنفکری و نیز روحانیت شیعه شدند. سخن درست و به سامان در این موضوع، البته به بررسی سراسری تاریخ معاصر در کتاب های آینده موکول است، اما از آن که در این باره یادداشت های چاپ شده ای داشتم با اندکی تغییر در این جا و در پاسخ گله مندان می آورم.
ادامه مطلب ...این کتاب یکی از آخرین آیینه هایی است، که باز هم با دست دیگران، برابر سیمای روشنفکری بی مایه ی معاصر ایران گرفته شده است. خواندن این کتاب افسوس هزار باره را در من زنده کرد که چرا سرنوشت روشنفکری ایران بدان جا کشیده است که هر ارزیابی از آنان با اعلام ندانم کاری و نمایش عیب های شان برابر می شود ؟!
یادداشت برای خرس مهربان [1]
سلام
همین نگاه شما به پانصد سال اخیر، باورتان به انحطاط ما در این دوران دراز و نیز بی خبری تان از علل اصلی این انحطاط، خود از بی کارگی و در مواردی، از وابستگی مزدورانه ی روشنفکری معاصر ایران خبر می دهد، زیرا در غیر این صورت، در اثر کار روشنگرانه ی روشنفکران، لااقل باید از علل این انحطاط با خبر می بودیم!
نیمه پنهان سازمان میراث فرهنگی - یادداشت نخست: اشاره ای به نیمه پنهان سازمان میراث فرهنگی
در میِان بحث های جنجالی که هرازگاهی پیرامون مسائل سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی در مطبوعات در می گیرد،موضوع تاراج آثار باستانی ایران،در کنارانبوه معضلات موجود،شایدکمترتوجه افکارعمومی واهل فرهنگ رابه خودجلب می کندَّ؛نمونه بارزآن به غارت رفتن دست ساخته های بومیان ایران درمنطقه جیرفت درطول یکی دوسال اخیراست که به اعتراض مقطعی حداکثرچندروزنامه وتوضیحات از سربازکن مسولان انجامیده وبعد هم برای مدت طولانی تری به دست فراموشی سپرده شده است.
ادامه مطلب ...روشن فکری محفلی معروف و موجود، پس از طوفان کتاب های « تاملی در بنیان تاریخ ایران »، اندک اندک از پنهانگاه بیرون می خزد و در اندیشه است تا بر امواج بلندی که آن طوفان، در تاریخ یخ بسته ی ایران برآورده، موج سواری کند.
ادامه مطلب ...نمایشنامه رو حوضی - «نقد کتاب در محضر بزرگان!!!» - تراژدی، فانتزی، کمدی - در یک پرده و دو اختتامیه : مورچگان و الگویی برای پرفسوران ایرانشناس
صحنه : زیر سقف یکی از سالنهای مرکز گفتوگوی تمدنها در زمان تصدی استاد بزرگ دکتر عطاءالله مهاجرانی !!! پچ پچههای معمول و تک سرفههای عالمانهی حضار. صدای به هم خوردن کارد و چنگال و بشقاب، نعلبکی و فنجان، لیوانهای آب پرتقال همه جا چیده شده است. بهانهی نشست، بررسی کتابهای تاریخ یکی از اساتید حاضر به نام دکتر پرویز رجبی است، از فضا بوی توطئه شنیده میشود.
ادامه مطلب ...آقایی به نام عادل ارشادی فرد در شمارههای 307 و 308 و 309 نشریهی نوید آذربایجان نقد بسیار مطولی بر کتابهای من با نام «تحریف در تاریخ آذربایجان» آورده بودند، که در نکات اصلی متکی بر اسناد وارداتی به اصطلاح ایران شناسان بود. پاسخگویی سیستماتیک به نقد ایشان، به علت پراکنده نویسی بسیار، ممکن نبود. ناگزیر این یادداشت را برای آن نشریه فرستادم که میخوانید. این یادداشت در شماره 310 نوید آذربایجان هم چاپ شده است.
ادامه مطلب ...دکتر پرویز رجبی، از گروه استادان فحاش، که معرف حضورتان است، در مصاحبه ای با سایت میراث فرهنگی، با بی شرمی تمام، بخشی از تزهای مرا در مجموعه ی «تاملی در بنیان تاریخ ایران»، از جمله مدخل فقدان خط قابل نگارش در پیش از اسلام تا قرن سوم هجری و به زمان طبری، افسانه بودن آگاهی های یهود ساخته ی کنونی درباره ی تاریخ پیش از اسلام ایران، شاگردی ایرانیان نزد اعراب مسلمان برای یاد گیری نگارش و کتابت و شاعری و چند اشاره ی دیگر از آن مجموعه را در باب تاریخ واقعی ایران، دزدانه به نام خویش ثبت کرده و حتی با پرگویی ناشیانه مدعی شده است که این مطالب را برای نخستین بار به اسناد تاریخی ارائه می دهد !!!
ادامه مطلب ...سلام، اقای داروگ. شاید قسمت اول از بخش سوم کتاب ۱۲ قرن سکوت، که در موضوع ساسانیان است را به طور کامل به اسناد جعلی کهن بین النهرین و ایران اختصاص دهم. از یاد نبرید که تا همین جا می دانیم که دو کتیبه ی زرین آریارمن و ارشام و دیوار نبشته های پاسارگاد جعلی است و خواهم نوشت که تقریبا تمام سنگ نگاره های ساسانی، بدون هیچ استثنایی جعل کامل است!
ادامه مطلب ...این یادداشت ها قبلا، در پاسخ بیننده ای با نام پدر محمد، در این وبلاگ نصب شده بود، اما از آن جا که هنوز خوانندگانی داشت و ازآرشیو نیز به علت کم بود فضا حذف کرده بودم، مجموعه ی آن، یکجا و مجددا نصب می شود.
نام کورش در کتاب تورات به صورت خوروش آمده است که در روسی کهن به معنای مار سیاه زهرآگین و یا خروس جنگی است.
ادامه مطلب ...در وبلاگ داروگ، مطلبی مربوط به یادداشتام در موضوع کیهانیان خواندم، برای ایشان سلام دارم، سپاسگزاری میکنم و توضیح میدهم که:
موظفم توجه شما را بستایم. زیرا دیگر ریش گفتوگوهای ولنگارانهی محفلی و سراپا نان پاره ای در آمده، هنگام است که با توجه کامل، با خود، با فرهنگ و با مردم بیریا باشیم.
1. تیتر یادداشت من، «درود بر شرف فرهنگی کیهانیان» بود. قید فرهنگی، که شما در یادداشتتان ذکر آن را فراموش کردهاید، نمایش محدودهی آن یادداشت و بستن روزنهی ورود به مسائل سیاسی به روی خودم و به روی دیگران بود.
ادامه مطلب ...کتابی در دست چاپ دارم به نام «عرب ستیزی در ادبیات معاصر ایران». در این کتاب کبیر به درستی معلوم می شود که یهودیان تا چه سطح گسترده و برجسته ای در اندیشه صاحب نامان صد ساله ی اخیر ایران تخریب کرده اند و چه طور بر اثر ضربه های این تخریب، بدنه ی ملی ما نیز آسیب دیده است. در آن جا معلوم می شود که ادعاهای تمدن ایران پیش از اسلام، تا چه اندازه ساختگی است و معلوم می شود این افسانه ها در اصل هیچ نیست مگر حمله به پیامبر و تولید کینه نسبت به عرب، آن هم فقط به این بهانه که حاملین اسلام عقب مانده به ایران بوده اند!!!
ادامه مطلب ...در آغاز کار این وبلاگ، کسی به گمانم با نام سام، پیام گذارده بود که :
«تو این جایی حرام زاده، تو آسمون ها دنبال ات می گشتم.»
و به دنبال او، درست مثل مستراح هایی که کنار هم می سازند، پیدای شان شد، با گنده دهانی هایی که همان از دهانه ی مستراح ها برمی آید. اسامی شان طویل بود، بزرگ شده ی طویله و یکی از آن دیگری بی سوادتر.
شروع کردند به شیوه ی استاد اصلی شان، جاسوس بزرگ، نورالدین کیانوری شانتاژ کردن. می نالیدند که من دست آموز سیکویف نامی هستم و پس از یکی دو سئوال پیدا شد که ناله کننده، خود اخیرا از خانه ی سیکویف در حوالی مسکو بازگشته است. یکی دیگر مدعی بود که مرا روحانیت اداره می کند و بعد اعتراف کرد که گروهی از روحانیون صاحب کرسی آموزشی، که مرتبا به دیدار ایشان شرفیاب می شوند، از نوشته های من اظهار نارضایتی کرده اند. و سومی مدت هاست که می خواهد اسناد همکاری مرا با کا. گ. ب. ارائه دهد، و نمی دانم کجا گیر کرده است!!!
ادامه مطلب ...تردیدی نیست که بابک شخصیت تاریخی شمرده نمیشود و بنای آن قلعه نیز دورتر از اوائل دوران قاجار نمیرود . بابک نیز ، چون نام های مجعول دیگر ، برساختۀ مورخین یهود برای تلقین رد اسلام و تمایل به دین قدیم ، یعنی مزدکی ، خرمدینی و زردشتیگری در میان ایرانیان است . اگر می توان اثبات کرد که به دنبال قتل عام پوریم تا طلوع اسلام در سراسر شرق میانه کمترین اثری از تجمع و تمدن و تولید نیست ؛ پس اصولا تصور برآمدن هر دینی در آن دوران شبیه شوخی میشود و هنگامیکه خرمدینی در اصل از جعلیات یهودیان شناخته میشود ؛ پس پرچمدار پس از اسلام آن به شمائل دن کیشوت در می آید . در عین حال تمام یادهای بابک در اسناد اسلامی قرن سوم تا هفتم هجری ، که لااقل در مقولۀ تاریخ ، قریب به تمامی آنها جعل یهودیان است ؛ به عنوان یک اسلام ستیز ناب می آید که ذره ای دغدغۀ ظلم و فساد را ندارد ؛ زیرا اگر بخواهیم خلاف منطق و عقل ، وجود او را بر مبنای نوشته های موجود بپذیریم ؛ پس در سلامت ترین این نوشته ها ، یعنی در سیاستنامۀ خواجه نظام الملک ، صفحۀ ۲۹5 ، وسعت دشمنی او با اسلام و مسلمین چنین تصویر شده است :
ادامه مطلب ...