در وبلاگ داروگ، مطلبی مربوط به یادداشتام در موضوع کیهانیان خواندم، برای ایشان سلام دارم، سپاسگزاری میکنم و توضیح میدهم که:
موظفم توجه شما را بستایم. زیرا دیگر ریش گفتوگوهای ولنگارانهی محفلی و سراپا نان پاره ای در آمده، هنگام است که با توجه کامل، با خود، با فرهنگ و با مردم بیریا باشیم.
1. تیتر یادداشت من، «درود بر شرف فرهنگی کیهانیان» بود. قید فرهنگی، که شما در یادداشتتان ذکر آن را فراموش کردهاید، نمایش محدودهی آن یادداشت و بستن روزنهی ورود به مسائل سیاسی به روی خودم و به روی دیگران بود.
ادامه مطلب ...کتابی در دست چاپ دارم به نام «عرب ستیزی در ادبیات معاصر ایران». در این کتاب کبیر به درستی معلوم می شود که یهودیان تا چه سطح گسترده و برجسته ای در اندیشه صاحب نامان صد ساله ی اخیر ایران تخریب کرده اند و چه طور بر اثر ضربه های این تخریب، بدنه ی ملی ما نیز آسیب دیده است. در آن جا معلوم می شود که ادعاهای تمدن ایران پیش از اسلام، تا چه اندازه ساختگی است و معلوم می شود این افسانه ها در اصل هیچ نیست مگر حمله به پیامبر و تولید کینه نسبت به عرب، آن هم فقط به این بهانه که حاملین اسلام عقب مانده به ایران بوده اند!!!
ادامه مطلب ...در آغاز کار این وبلاگ، کسی به گمانم با نام سام، پیام گذارده بود که :
«تو این جایی حرام زاده، تو آسمون ها دنبال ات می گشتم.»
و به دنبال او، درست مثل مستراح هایی که کنار هم می سازند، پیدای شان شد، با گنده دهانی هایی که همان از دهانه ی مستراح ها برمی آید. اسامی شان طویل بود، بزرگ شده ی طویله و یکی از آن دیگری بی سوادتر.
شروع کردند به شیوه ی استاد اصلی شان، جاسوس بزرگ، نورالدین کیانوری شانتاژ کردن. می نالیدند که من دست آموز سیکویف نامی هستم و پس از یکی دو سئوال پیدا شد که ناله کننده، خود اخیرا از خانه ی سیکویف در حوالی مسکو بازگشته است. یکی دیگر مدعی بود که مرا روحانیت اداره می کند و بعد اعتراف کرد که گروهی از روحانیون صاحب کرسی آموزشی، که مرتبا به دیدار ایشان شرفیاب می شوند، از نوشته های من اظهار نارضایتی کرده اند. و سومی مدت هاست که می خواهد اسناد همکاری مرا با کا. گ. ب. ارائه دهد، و نمی دانم کجا گیر کرده است!!!
ادامه مطلب ...تردیدی نیست که بابک شخصیت تاریخی شمرده نمیشود و بنای آن قلعه نیز دورتر از اوائل دوران قاجار نمیرود . بابک نیز ، چون نام های مجعول دیگر ، برساختۀ مورخین یهود برای تلقین رد اسلام و تمایل به دین قدیم ، یعنی مزدکی ، خرمدینی و زردشتیگری در میان ایرانیان است . اگر می توان اثبات کرد که به دنبال قتل عام پوریم تا طلوع اسلام در سراسر شرق میانه کمترین اثری از تجمع و تمدن و تولید نیست ؛ پس اصولا تصور برآمدن هر دینی در آن دوران شبیه شوخی میشود و هنگامیکه خرمدینی در اصل از جعلیات یهودیان شناخته میشود ؛ پس پرچمدار پس از اسلام آن به شمائل دن کیشوت در می آید . در عین حال تمام یادهای بابک در اسناد اسلامی قرن سوم تا هفتم هجری ، که لااقل در مقولۀ تاریخ ، قریب به تمامی آنها جعل یهودیان است ؛ به عنوان یک اسلام ستیز ناب می آید که ذره ای دغدغۀ ظلم و فساد را ندارد ؛ زیرا اگر بخواهیم خلاف منطق و عقل ، وجود او را بر مبنای نوشته های موجود بپذیریم ؛ پس در سلامت ترین این نوشته ها ، یعنی در سیاستنامۀ خواجه نظام الملک ، صفحۀ ۲۹5 ، وسعت دشمنی او با اسلام و مسلمین چنین تصویر شده است :
ادامه مطلب ...