حق و صبر

وبلاگ پشتیبانی

حق و صبر

وبلاگ پشتیبانی

یادداشت برای آقایان ستار و حلاج

آقای حلاج و آقای ستار. اینک مسلم شده است که مترصدان دریافت حقیقت در میان صاحب مقامات فرهنگی ما بسیار کم‌یاب‌اند و قریب به مطلق آنان جز تیغ‌داران عناد و دروغ و جعل و یاوه بافی و در مواردی نان خوران نام آشنای کلیسا و کنیسه نیستند. آیندگان و در آن زمان که صحت مطلق تزهای «تاملی بر بنیان تاریخ ایران» مسلم شد، بر اسامی آنان تف خواهند انداخت، به حرف‌های‌شان، از آن قبیل که در آن برنامه شنیده‌اید، خواهند خندید، بر نوشته‌های‌شان ادرار خواهند کرد و به عنوان کارگردانان و شلاق داران و زنده کنندگان محافل قرون وسطایی انگیزاسیون در ایران معرفی خواهند شد.

ادامه مطلب ...

پیش شرط

«و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذوها هزوا اولئک لهم عذاب مهین، و بر آنان که برای تاریک کردن راه خدا، با ریشخند‌ی غیرعالمانه، اطلاعات بی ارزش و غلط می‌پراکنند، عذابی سخت مقرر است». (لقمان، ۶)

شنیده‌ام که نام عمده ترین مخزن و سالن کتاب خانه ی تازه تاسیس جمهوری اسلامی ایران را «ابن ندیم» گذارده‌اند!!! یا مقام داران فرهنگی ما ارزش‌گذاری به حقیقت را نیاموخته‌اند و از دانایی تفسیر دیگری دارند و یا دفاع جانانه از پیشآهنگ و مبتکر و ناشر جعل و دروغ و یاوه بافی، در فرهنگ اسلامی، یعنی دفاع از ابن ندیم را، پیش شرط مقام داری در این حوزه می‌شمرند. به راستی که پذیرش دروغ، پیش از آشکار شدن حقیقت، ساده انگاری و زود باوری، و پس از آن، مزدوری و بندگی دروغ سازان است.

نوشته شده در یکشنبه، 23 اسفند، 1383 5:19 توسط ناصر پورپیرار

صدای خرد شدن تیرهای سقف باستان پرستی ؟!!!

موزه‌ی بریتانیا و بنیاد میراث ایران، در نظر دارند، در اواخر سپتامبر ۲۰۰۵، مشترکا یک کنفرانس بین‌المللی برای بازشناخت هخامنشیان در لندن برگزار کنند. و در سایت www.iranheritage.com تقاضای ارسال مقاله‌هایی در یازده بخش را کرده‌اند، دعوتی که با این مقدمه آغاز می شود:

«۱. ابهامات موجود در تاریخ هخامنشیان: داده‌های تاریخی موجود از دوران هخامنشیان، سرشار از گره های ناگشوده و بسیاری گوشه‌های آن نیازمند تحقیقات جدید است. این تحقیقات می تواند درباره ی هویت کورش، شورش گئومات و نسب شناسی داریوش انجام شود».

ادامه مطلب ...

برای آن‌ها که هنوز فروغی از خرد ورزی در چشمان خود فراهم دارند [1

برای آن‌ها که هنوز فروغی از خرد ورزی در چشمان خود فراهم دارند [۱]

سفال ۱

 مشغول آماده سازی کتاب هفتم از مجموعه ی هنر اسلامی خلیلی با نام «سفال‌های اسلامی» هستم. عبور از صفحات این کتاب، گذر از دروازه ای است که به فصاحت تمام، غم‌نامه ی تاریخ شرق میانه و قدمت خیانت و وسعت جنایت یهودیان نسبت به مردم منطقه‌ی ما را باز می‌گوید. من شمه‌ای از آن چه را که کتاب سفال‌های اسلامی، در زمینه‌ پنهان و خاموش خود، برای آگاهی ما عنوان می‌کند، به اندیشمندان ایران عرضه می‌کنم، شاید کسانی کمر همت بربندند، از این خیزابه‌ی بلند دروغ، که یهودیان برای پنهان کردن برگه‌های جرم تاریخی و انسانی خود به راه انداخته اند، مردانه عبور کنند و به انبوه وظیفه دارانی بپیوندند که مظلومانه، در سکوت و دریایی از توطئه و خباثت و خیانت در اطراف خویش، به بازخوانی دوباره ی تاریخ کهن ولی نونوشته‌ی پلید موجود، در موضوع مردم پیش‌تاز شرق میانه مشغول‌اند.

ادامه مطلب ...

پیام موشه داوید، اعلام دور انداختن حساب شده تاریخنگاری لمپنیسمی

پیام موشه داوید، اعلام دور انداختن حساب شده تاریخنگاری لمپنیسمی و ...  

مقاله زیر پیام مفصلی است که یکی از خوانندگان ظاهرا یهودی وبلاگ ناریا به نام موشه داوید،روز دوشنبه 12 بهمن 1383،در بخش پیام های آن وبلاگ نوشته است. در این مقاله بدجنسی های متعددی به چشم می خورد اما در عین حال نکته های قابل درنگ و اعتنایی هم در آن وجود دارد؛ ضمن آن که نویسنده گاهی «روغن ریخته را نذر امام رضا می کند!‌ » و نیز در برابر خرد شدن سراسری تندیس دست ساخته یهود با نام پان فارسیسم،همچون «گربه که چون دستش به گوشت نمی رسد می گوید بو می دهد! »،می نویسد تاریخ مصرف پان فارسیسم برای ما تمام شده است!!! و ما دیگر نیازی به پان فارسیسم نداریم!!

ادامه مطلب ...

متن مصاحبه چاپ نشده ناصر پورپیرار در روزنامه شرق

مقدمه

با سلام.

با امید به خدای قادر و متعال،قصد داریم که در راستای بررسی داده های نوین تاریخ شرق میانه که توسط مورخ ارجمند تاریخ معاصر آقای ناصر پورپیرار مطرح شده است به سهم خود گامی برداریم . بدیهی است در صورتی که نقدی بر نظریات ایشان باشد از درج آن استقبال میکنیم.  

چندی قبل گفتگویی با ایشان داشته ایم که متاسفانه علیرغم تلاش فراوان ، نشریات و خصوصا روزنامه شرق از چاپ آن خودداری ورزیدند . تلاش میکنیم که بتوانیم متن کامل مصاحبه را در اینجا درج نماییم .

 

گفتگو با پورپیرار (۱)
ادامه مطلب ...

پاسخ منتشر نشده یک نقد دیگر از آقای پورپیرار

در شماره 27 مجله گزارش گفت و گو (؟!!)، ماهنامه مرکز بین المللی گفت و گوی تمدن ها،مورخ 27 تیر 1381، مقاله ای تحت عنوان « نگاه شرق شناسان به ایران باستان » به قلم فردی نیمه دیوانه به نام آقای حسین عطایی آشتیانی به چاپ رسید که در قمستی از آن نویسنده درباره کتاب « دوازده قرن سکوت » نیز اضهار فضلی کرده بود.تمام آن مقاله را که چیزی بیش از آسمان ریسمان بافی های فردی پریشان حواس نیست، می توانید در این آدرس

 http://www.dialoguecentre.org/Farsi/Magazine2/Tir/Negah(13).pdf

بخوانید که مطالعه آن برای پی بردن به میزان دانش منتقدین معلوم الحال آقای پورپیرار بسیار ضروری و جالب خواهد بود.بخوانید و سپس داوری کنید: 

ادامه مطلب ...

ابوزید - تولد تأویلگری تازه!… [سال 1383]

نصر حامد ابوزید، روشنفکر و قلم‌دار تبعید شده ی مصری، کتابی دارد به نام «معنای متن»، که نمونه ای است از ستیز زیرکانه ی پنهان با قرآن و حکایتی است از رسوخ عوامل کلیسا و کنیسه در میان روشن ‌فکری عرب، که در جدال زیرجلی و بهانه‌گیرانه با اسلام و قرآن، اندک اندک، جای‌گزین روشن‌فکری ایران می‌شود، که مدت‌هاست بی‌خاصیت و خاموش و از گردونه خارج اند. کتاب او به مذاق بسیاری از مراکز مارک‌دار بین المللی خوش آمده است و خود نصر حامد ابوزید را، پس از این که در مصر تکفیر شد و از آن سرزمین گریخت، با عزت و تکریم تحویل گرفتند و با سپردن پست مهم دانشگاهی، به لیدن فرستادند، تا از کیسه‌ی کلیسا و کنیسه پذیرایی شود. چنان که انتظار می رفت، کتاب او را سریعا به فارسی برگرداندند، ذوق کنان منتشر کردند و نسخه هایی از آن را در حوزه‌ی قم، به آنان که باید، رساندند.

ادامه مطلب ...

آتش بدون دود ؟!!!

روزنامه شرق، طبق سنت هخامنشیان نوازی خود، این بار از قول آدمی به نام راه‌ساز، که سرپرست گروه مرمت مجموعه‌ی تخت‌جمشید معرفی کرده، ادعایی می‌آورد، که برای صنایع برق و نفت و گاز و پتروشیمی و دنیای جادوگری و علم کیمیا و شیمی و شامورتی و شعبده‌بازی بسیار هیجان‌انگیز است:

ادامه مطلب ...

یادداشت برای رافائل

آقای رافائل. به صراحت اقدام سرکردگان یهود در اجیر کردن قبیله ی خون‌ریز کورش، از اعماق دره‌های ماوراء قفقاز، برای نجات اسرا و اموال بنی‌اسراییل مانده در بابل را، یک «چاره اندیشی» خردمندانه و ناگزیر دانسته ام و گفته‌ام که اگر خود یهودی بودم و در آن زمان می‌زیستم، بی شک با این سرمایه گذاری قومی رابی‌ها و برگزیدگان یهود همراهی می‌کردم.

ادامه مطلب ...

درس پاکت شیر ؟!!!

تلویزیون ایران یک نظر خواهی خیابانی در موضوع « یارانه» ترتیب داده بود. پرسشگر از عابری سئوال کرد: «شما می‌دانید یارانه چیست»؟ و هنگامی که پاسخ منفی شنید، گفت: «منظورم سوبسید است». عابر نفس راحتی کشید و گفت: «هان، بله می‌دانم».

ادامه مطلب ...

زنگ خطر برای دکان داران دروغ ؟!!!

با راهنمایی دوستی به وبلاگی با این آدرس سر زدم. http://noqte.com/blogs/view.php?code=12 درد دل‌های او را در زیر می‌خوانید. من چنین پیام هایی را به طور مرتب دریافت می‌کنم، از میان تمام طیف های قومی و فرهنگی: گیلک و لر و یزدی و ترک و خراسانی و خوزی و از همه بیش‌تر شیرازیان و  یا به اصطلاح فارسیان و از استاد دانشگاه تا جوانکی که در ساوه سوهان کار است و آن دیگری که در خراسان درس می‌خواند. این پیام ها می‌گویند دوران دروغ به سرآمده و می‌گویند که اشتیاق و ترصد دریافت حقیقت در باب هستی و هویت و تاریخ ملی، دم افزون است. اینک در میان بسیاری از اندیشمندان این سرزمین، به خصوص پس از انتشار سه کتاب اخیر، در موضوع اشکانیان و ساسانیان، خشم و خروشی مقدس نسبت به سازندگان جعل و دروغ، که تاکنون کاشفان حقیقت، شمایل گردان پیشینه‌ی ایرانیان و صاحب عناوینی چون مورخ و ایران شناس شمرده می‌شدند، در حال اوج گرفتن است و تا دور ریختن تمام دست نوشته و دست‌کاری‌های آنان درباره ی تاریخ ایران ، که بیش از ۹۹ درصد تالیفات موجود ما در موضوع ایران شناسی است، راه درازی نداریم.

ادامه مطلب ...

پاسخ منتشر نشده یک نقد

در هفته نامه فرهیختگان مورخ نهم مرداد 1380 مطلبی به قلم آقای محمد رضا قلی زاده به نام «مافیای تاریخ ایران نگاری» در نقد کتاب های آقای پورپیرار به چاپ رسید که از مدتی قبل سایت آذرگشنسب هم اقدام به نصب آن در یکی از صفحات خود کرد.در همان زمان آقای پورپیرار پاسخی بر آن نقد نوشت و برای فرهیختگان ارسال نمود که البته هرگز به چاپ نرسید.در این جا پاسخ آقای پورپیرار به آن نقد را بدون هیچ کم و کاستی می خوانید:

گونه ای «روش» در نقد کتاب!!!

به راستی که،به قول آقای قلی زاده،هر کاری و شاید هم «نقد» کتاب «روش» خود را لازم دارد.آقای قلی زاده،که گفت و گو از تاریخ ایران باستان را،به یک رشته از دانسته ها و دانش ها و از جمله تخصص در زبان های کهن موکول می دانند،معلوم نیست که با چه بضاعتی،آن هم به عنوان «ناقد»،خود را نخود این آش کرده اند.

ادامه مطلب ...

چند نوشته ای از حامد

هنر گل جمله بگفتی عیبش نیز بگو!

یکی از جالبترین (شاید هم جالبترین) کتابهایی که تا به حال مطالعه کرده ام کتاب مسلسل «تأملی در بنیان تاریخ ایران» نوشته ناصر پورپیرار است. خواندن این کتابها برای من یک عیب داشت و آن اینکه سطح توقع مرا از مطالعه یک کتاب بالا برد. بعد از خواندن کتابهای پورپیرار کمتر کتابی است که میل مطالعه را در من برانگیزد. خوبی کتابهای پورپیرار این است که هر جلد جدید آن از جلد قبلی پخته تر، دقیق تر و موشکافانه تر است. البته از آنجایی که او پیغمبر و امام معصوم نیست، ممکن است در کتابهایش اشکالاتی وجود داشته باشد که خوبیهای کتاب او آنها را تحت الشعاع خود قرار می دهند.

 بالاترین درسی که از کتابهای او می توان گرفت درس دقت است. آدم در می ماند که او چگونه به کشف مطالبی رسیده است که تا به حال کسی توجهی به آنها نکرده است. یا او خیلی دقیق و هوشمند است و یا ما خیلی سر به هوا، حواس پرت٬ خوش باور و بی دقتیم . به نظر من جمع این دو گزینه درست است. بگذریم.

ادامه مطلب ...

یادداشت برای حامد 1و2

یادداشت اول

آقای حامد. در قرآن عظیم پیامی است که حد مسئولیت آدمی را در بیان مراتب تفکر و توجه تعیین می‌کند، آن جا که می‌فرماید: فماذا بعد الحق الا ضلال. هرگز هشداری از این قوی‌تر و قاطع تر برای پیروان حق نبوده است که می گوید گامی دورتر از حق، گم‌راهی است و مابین ضلال و بیان حق فضای خالی بی‌نامی قرار نمی‌دهد. قرآن پیروی از حق را نشانه‌‌ی تقوی می‌داند، آن را به تعلقات قومی و دینی و غیره محدود نمی کند و وصیت و توصیه به حق را از علائم رستگاری می شمارد.

ادامه مطلب ...