حق و صبر

وبلاگ پشتیبانی

حق و صبر

وبلاگ پشتیبانی

آشنا شوید ؟!!!

همین روزها با خبر شدم که «خبرگزاری جامعه ی جوانان ایرانی» در تاریخ هشتم آذر ماه ۸۳ با آقایی به نام «لیمایی»، که با مشارکت عده‌ای، جزوه ای به نام «۱۲ قرن شکوه»، به عنوان نقد بر کتاب نخست من منتشر کرده، مصاحبه‌ای داشته است. کار این مراکز «خبردهی» و «خبرسازی» و «خبرگزاری»، مثل اغلب عملیات فرهنگی‌جاری، بسیار خنده‌ دار شده است. مثلا این یکی بدون کم‌ترین ‌کوششی برای اشاعه‌ و ارائه‌ی اصل نظریه‌ای، خود را موظف دیده است که به اصطلاح نقد بر آن را منتشر کند!!!

ادامه مطلب ...

دعوای مخرب و بی سرانجام « پان » ها - یادداشتی درباره تغییر نام خ

 دعوای مخرب و بی سرانجام « پان » ها - یادداشتی درباره تغییر نام خلیج فارس

نزدیک به چند دهه ای می شود که با اوج گیری ناسیونالیسم عربی از عهد جمال عبدالناصر، دعوایی مجعول و بی محتوا بر سر تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی میان ناسیونالیست های عرب و ایرانی، و بالطبع تا حدی در میان برخی از مردم این سرزمین ها در گرفته است که هراز گاهی با یک بهانه تازه تجدید می شود و موجی از عصبانیت سطحی و فاقد بنیان منطقی را در میان روشنفکران ایران و کشور های عربی بر می انگیزد.

ادامه مطلب ...

جنایات فجیع در فلوجه توسط آمریکاییها

خیلی جای تأسف است که در برابر جنایات فجیع و گسترده ای که در فلوجه توسط آمریکاییها صورت گرفت کوچکترین صدایی از آقای سیستانی به عنوان اعتراض بلند نشد.
با وجود سکوت بیجای آقای سیستانی و همکاری عبدالعزیز حکیم با دست نشاندگان آمریکا و جبهه گیری برخی علما در برابر مقاومت مقتدا صدر من به برخی از اهل سنت حق می دهم که حرفهای زرقاوی را باور کنند و شیعیان را متحد آمریکا بدانند.

توجه: یادداشت بالا در ابتدا لحن تندی داشت که بخاطر گل روی یکی از دوستان آن را تلطیف کردم.(۲۴ آذر ۱۳۸۳)

+ نوشته شده در چهارشنبه، 27 آبان، 1383 ساعت 22:47 توسط حامد

ناصر پورپیرار بازداشت شد!!! (خبری در سال 1383)

ناصر پورپیرار بازداشت شد!!! (خبری در سال 1383)

چند ماه پیش، شجاع الدین شفا، سخنگوی دربار پهلوی، طراح جشنهای 2500 ساله، فراماسونر یهودی الاصل و اسلام ستیز معروف، در جلسه باستانگراهای مخالف اسلام در دانشگاه سوربن فرانسه با ذوق زدگی به مخاطبانش مژده داده بود که «اخیراَ با همت دوستانم در وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی(!!!) از انتشار  کتابی که بر علیه باستانگرایی نوشته شده جلوگیری کردیم»!!!

منظور او، کتاب «ساسانیان» نوشته ناصر پورپیرار بود.

 این چه وضعی است؟ کتابی که در تطهیر هویدای آدم کشِ فراماسونِ بهاییِ هم جنس بازِ حلقه به گوش شاه  نوکر اسرائیل نوشته شده باید با مجوز وزارت ارشاد در تیراژ بالا منتشر شود، کتابهای ابراهیم نبوی که محتوی موهن ترین مطالب علیه امام خمینی و انقلاب اسلامی و بالاترین تعریفها و تمجیدها از رضاشاه پهلوی است (مثل کتاب در خشت خام)  با مجوز وزارت ارشاد چاپ می شود، ترجمه  ترانه های خواننده های لختی آمریکا(مثل جنیفر لوپز) با مجوز وزارت ارشاد چاپ می شود، ترانه های گروههای شیطان پرست غربی با مجوز وزارت ارشاد چاپ می شود(کتابهای نشر مس)، کتابهای صادق هدایت که بعضی از آنها حاوی علنی ترین فحاشیها علیه حضرت رسول(ص) و دین مبین اسلام است به راحتی چاپ و به فروش می رسد، اما کتابهایی که دروغهای شاخدار باستان پرستان مخالف اسلام را افشا می کنند باید جلوی انتشارشان گرفته شود. دست پورپیرار درد نکند که کتابهایش را در خارج منتشر کرد! نمی شود که دزدها رها باشند و پای شحنه گان بسته!

حالا امروز، 26 آبان، برادران نیروی انتظامی زحمت کشیده اند و لطف نظام را در حق بزرگترین مدافع اسلام (استاد ناصر پورپیرار) کامل کرده اند و ایشان را معلوم نیست با کدام دلیل بازداشت کرده اند. دفتر انتشارات تحت مدیریت ایشان (نشر کارنگ) را نیز پلمب کرده اند. دستشان درد نکند!

 اما واقعاَ چه شد که کار ما به اینجا کشید؟

+ نوشته شده در سه شنبه، 26 آبان، 1383 ساعت 22:51 توسط حامد

الحمدلله به خیر گذشت

مثل اینکه پورپیرار آزاد شده است. چون پیامهای مزخرفی که در پیامگیر وبلاگش گذاشته بودند حذف شده است. خود وی نیز در پیامگیر وبلاگش نوشته است:

از تمام دوستان که به صورتی نسبت به بازداشت کوتاه مدت من اعتراض کرده‌اند بی‌نهایت سپاس‌گذارم. کسانی کوشیده بودند که موضوع چاپ ۲ جلد آخر کتاب من در خارج از کشور و وارد شدن آن ها به کشور را «قاچاق» کتاب قلمداد کنند و در صدد یک پرونده سازی کثیف بودند که موفق نشدند و قاضی خردمند پرونده موضوع را منتفی دانست. در فرصت مناسب دیگر گزارش کامل‌تری عرضه خواهم کرد و برای دشمنان نیز پیام می‌گذارم که با این گونه اقدامات نمی توانند رسوایی عالم گیر جعلی بودن کتیبه های شاپور و کرتیر در نقش رجب، نقش رستم و غار حاجی‌آباد را بپوشاند.

 

+ نوشته شده در چهارشنبه، 27 آبان، 1383 ساعت 22:43 توسط حامد

صادق طباطبایی

کاش که یک انسان خوش سلیقه ای پیدا می شد و صادق طباطبایی را به شرکت در انتخابات آینده ریاست جمهوری ترغیب می کرد. به نظر من او در شرایط فعلی بهترین گزینه است. البته اگر کاندیدای سکولارهای دوم خردادی نباشد:

ادامه مطلب ...

به گدایی اسناد ساسانی و اشکانی !!!؟

باستان پرستان، که نیمه جان خود را، به زحمت، از زیر آوار فروریزی کامل و قطعی و مسلم امپراتوری «اشکانیان» بیرون کشیده اند، هنوز کاملا سرپا نایستاده، با از هم پاشی مهیب و پر سر و صدای ته مانده‌ی افتخارات کپک زده شان، یعنی امپراتوری ساسانیان مواجه اند که فقط دو قسمت از پنج قسمت کتاب «ساسانیان»، در مجموعه ی «تاملی در بنیان تاریخ ایران»، چون زلزله‌ای سقف آن بنای فرتوت نما را بر سر باستان ستایان لرزان و استادان عظیم‌الشان، اما بی آبرو شده‌ی اروپایی و آمریکایی آنان، فروریخته است. اینک و از آن که کاخ‌های نیمه ساخت و مسخره‌ و از اصل غیرقابل سکونت تخت جمشید نیز، دیگر برای‌شان پناهگاهی محسوب نیست، بی‌مایه‌ترین پادوها و زیر دست و پا مانده‌ترین مامورین محافظت از تاریخ سازی یهودیان، مشغول شمع زدن بر دیواره‌های بدون سقف و در حال فروریزی امپراتوری قلابی ساسانیان‌اند، تا لااقل سایه ی دیواری از آن همه بناهای پرعظمت، اما مقوایی باستان را برای خود نگهداشته باشند، که یکی پس از دیگری، با اندک ضربه‌ی چند کتاب نه چندان پر برگ من، فروریخته اند.

ادامه مطلب ...

پخت دست جمعی یک شوربای بد طعم و بی‌نمک !!!

درست مثل اجابت سرهم بندی شده و ناگزیر یک نذر، بالاخره پس از چهار سال تدارک مقدمات، شوربای بد طعم و بی‌نمک شان را پختند و یک هیئت عالی، که علاوه بر اسم مولفین رسمی، به سبک و سیاق دکان داران، دو نمونه از اجناس زیر میزی‌شان را هم، به صورت دو نام دکتر حمید مشعوف و دکتر نبی سلامی، عرضه کرده اند و ذکر نام «یک یک دیگر دکتران را ضروری ندیده‌اند»، به مدد جمعی، جزوه‌ای در ۸۰صفحه مطلب، در دو فصل کاملا تکراری و شبیه به هم، با حروف درشت و فواصل زیاد میان سطرها، به نام «۱۲ قرن شکوه» نوشته‌اند و برای رعایت تناسب موضوع و مقام، در ردیف تولیدات ناشری با کتاب‌هایی چون «پنجه‌ی میمون»، «زیبای عاشق» و «حسنی و یه بچه آهوی ناز» چاپ کرده اند!

ادامه مطلب ...

زمزمه‌ی زیرلبی ؟!!!!

در سایت میراث فرهنگی، مصاحبه‌ی آقای دکتر سید محمد صادق سجادی «دبیر شورای عالی علمی دایره المعارف بزرگ اسلامی» با عنوان «تداخل سیاست و فرهنگ بزرگ‌ترین دشمن رشد فرهنگی و علمی» آمده بود. می‌خواهم ابتدا شما را با یکی از پرسش‌های این مصاحبه و پاسخ آن آشنا کنم:

ادامه مطلب ...

صعود باستانی داریوش به قله اورست !!!

ظاهرا از خواندن و اعتنا به یک فقره از قدرت نمایی‌ها و توانایی های ایرانیان، در دوران باستان، مندرج در لا‌به‌لای دیگر ادعاهای معمول و متداول روزنامه ی شرق در همین باره غافل شده‌ام و از نشئه بخشی دود افیونی که به صورت عرضه ی افسانه‌های ایران باستان، روزانه از میان برگ های روزنامه‌ی شرق، برای خواب کردن و در خلسه بردن خلقی متصاعد است، برکنار بوده ام.

ادامه مطلب ...

تاج گذاری داریوش - زیارت اهل قبور، به سنت باستان پرستان!

برابر سنت جاری و متوالی، روزنامه ی شرق، این شب جمعه هم، داریوش پزان داشت، خرمای هخامنشیان خیرات می کرد و منطبق با عنوان مقاله اش : «روزی که داریوش کلاه کیان بر سر گذارد»، کوشید تا کلاه بزرگی بر سر خوانندگان خود بگذارد، چرا که در بالای صفحه‌ی اول، تصویری از داریوش بر تخت نشسته در حالت تمام رخ و از رو به رو گذارده بود. احتمالا کارکنان بخش آتلیه‌ی روزنامه‌ی شرق این عکس اختصاصی از داریوش را در تاریک خانه‌ی ذهن تاریخی خود ظاهر کرده‌اند، زیرا در سراسر اسناد هخامنشی، جز از حیوانات اطراف ورودی‌های دروازه‌ی ملل، هیچ صورت تمام رخ دیگر دیده نشده است. باستان پرستان ایران و جهان از انتشار این ژست تمام رخ داریوش در روزنامه ی شرق امروز، باید که دست بوس هخا دوستان و باستان پرستان جمع شده در آن روزنامه باشند.

ادامه مطلب ...

داریوش، بنیان گذار ساواک ‌؟!!! [1,2]

ساواک داریوش [1]

بالاخره روزنامه شرق آن قدر حدسیات خود درباره‌ی هخامنشیان را گسترش داد، که سرانجام و به طور تصادفی، به حقیقتی درباره‌ی آن سلسله‌ی یهود پرورده پی برد و آن این که داریوش نخستین ساواک مردمی و از نظر «هخا» پرستان کنونی، غرور انگیز جهان را، سازمان داده است!

«در حالی که قدمت سازمان‌های جاسوسی در اروپا و آمریکا از قبیل «سیا» و «ام آی ۶» به بیش از ۲۰۰ سال نمی‌رسد، اولین و بزرگ‌ترین سازمان جاسوسی ایران در ۲۵۰۰ سال پیش را داریوش با نام «اسپزگان و گاوشگان» بنا نهاد». (شرق، شماره ۳۰۰، ص ۲۱)

ادامه مطلب ...

هر دم از این باغ بری می‌رسد ؟!!! 1,2,3

هنگامی که تاریخ و هویت ساکنان سرزمینی بازیچه‌ی مشتی جاعل برخاسته از دانشگاه‌های کلیسایی و کنیسه‌ای اروپا شده باشد، و زمانی که تاریخ ملت و مردمی را لشکری از یهودیان از قبیل گلد زیهر و واندنبرگ و ویستهوفر و یاکوب گریم و هرتسفلد و آستروناخ و اشتولزه و کرفتر و کوست و شاندور و اشتاین و اشپولر و اشپیگل و اشمیت و شموئیل نیبرگ و گیرشمن و غیره، با مصالحی از جعل و دروغ و افسانه سرایی ساخته باشند، لاجرم آن تاریخ و هویت تنها به کار مسخره‌گویی‌ها و دلقک بازی‌هایی می‌آید که مدت‌هاست از زبان این و آن می‌شنویم  و آخرین و نخبه‌ترین این اظهارات را چند روز پیش و باز هم در روزنامه شرق خوانده ایم، که به تریبون خیال‌پردازان و خواب گزاران موضوع هخامنشیان بدیل شده است.

ادامه مطلب ...

دموکراسی ترسیده و دموکراسی خواهان بی‌بخار!؟

دو پنج شنبه‌ی پیش مصاحبه‌ی تلفنی یک ساعته‌ای با ایستگاه تلویزیونی آشوریان در آمریکا داشتم. قرار شد که این گفت و گوی تلفنی، که مستقیما به آنتن پخش فرستاده می‌شد، چند هفته‌ای ادامه داشته باشد. در طول هفته‌ی گذشته می‌شنیدم که آن مصاحبه تاثیراتی داشته و شنوندگان و بینندگان آن برنامه را به تامل برده است. آخرین تماس من با مجری برنامه چهارشنبه‌ی دو روز پیش بود که قرار ساعت شروع بخش دوم گفت و گو را گذاردیم. دیروز، پنج شنبه، چند ساعتی پیش از شروع برنامه، همان مجری اطلاع داد که مصاحبه‌ی پیشین، بر ایستگاه‌های تلویزیونی فارسی زبان لوس آنجلسی‌- که شروع و میانه و پایان پیام‌شان تکرار «جاوید شاه» و اهانت به اسلام است و فاصله به فاصله هم، دراز کردن دستی با کاسه‌ی گدایی‌- تا جایی گران آمده که با توسل به جامعه‌ی یهودیان آمریکا، به مسئولین آن ایستگاه قطع این مصاحبه ها را، به بهانه‌ی ظاهری «یهود ستیزانه» بودن آن گفت وگو، تکلیف کرده‌اند!!!

ادامه مطلب ...

یادداشت برای آقای حیدری [1،2]

یادداشت برای آقای حیدری [1]

نه آقای حیدری. درست برعکس، من ذره‌ای آزادی و دموکراسی و پیشرفت در جهان غرب نمی‌بینم، زیرا که این مفاهیم عمومی است و نه موردی. نمی‌توان به جان و مال و منابع و هستی مردم جهان از آمریکای جنوبی تا انتهای آسیا لطمه زد و صدمه رساند و آن گاه مثلا مطبوعات سرزمین خودی را آزاد گذارد تا انتقاد کنند و بر مبنای آن مدعی اعمال دموکراسی شد!!!

ادامه مطلب ...